چگونگی خلق شخصیت‌ های به یاد ماندنی در ۴ بعد

داستان من در اول مسیر خلق شخصیت و داستان نویسی

زمانی که برای اولین‌بار می‌خواستم داستانی بنویسم هیچ ایده ای برای شروع آن نداشتم. ولی بعد از مدتی به کلاس نویسندگی رفتم. البته زمانی که کلاس‌ها فقط از جنس حضوری بودند. در آن کلاس آموختم که هر داستانی نیازمند پی‌رنگ می‌باشد و برای نوشتن این پی‌رنگ نیازمند این هستیم که شخصیت‌پردازی را یاد بگیریم تا بتوانیم داستان قوی را خلق کنیم. آنجا آموختم برای اینکه بتوانیم شخصیت خوبی را خلق کنیم سؤالاتی را حول آن شخصیت بنویسیم و به آنها پاسخ دهیم تا خودمان شخصیتمان را بشناسیم. لزومی نداشت که همۀ ابعادی که دربارۀ شخصیت می‌نویسیم الزاما در داستان خودش را نشان دهد. ولی لازم بود بنویسیم. آن زمان برای من نوشتن شخصیت خیلی گنگ به نظر می‌رسید. نمی‌توانستم درک کنم که چگونه می‌توان شخصیت‌های متنوع فیلم‌های داستانی را خلق کرد. سؤالاتی ازاین‌قبیل به ذهنم می‌رسید که چگونه شخصیتی مثل بتمن با ظاهر و اخلاقیات بتمن در ذهن نویسندۀ فیلمنامه شکل‌گرفته است یا چگونه شخصیتی مثل جوکر توسط نویسنده اش خلق شده است. آن موقع‌ها به این فکر می‌کردم که شاید خود نویسنده یک قاتل حرفه‌ای یا یک روانی است که توانسته است همچنین شخصیتی را خلق کند. یادم هست که چند ماه بعدش در پایان کلاس نویسندگی اولین داستانی را که نوشتم دربارۀ یک زنی بود که شوهرش را کشته و سه روز با جسدش در خانه‌ مانده بود و کنار شوهرش خیلی راحت به خواب می‌رفت و بیدار می‌شد و کارهایش را به‌راحتی انجام می‌داد. درصورتی‌که آن موقع من حتی ازدواج هم نکرده بودم. ولی علاقۀ زیادی به جریان سیال ذهن داشتم و شخصیتم را بر همین اساس طراحی کرده بودم و بعد از آن داستان را شکل داده بودم.

حالا بعد از مدت‌ها مطالعه در زمینۀ داستان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی دیگر سازوکار خلق شخصیت را می‌دانم و می‌دانم الزاما کسی که داستانی دربارۀ یک روان‌پریش می‌نویسد خود دیوانه نیست. بلکه خلاق است و می‌داند چگونه یک شخصیت را می‌توان در تمامی ابعاد خلق نمود. اما آن سازوکار چیست؟ چگونه می‌توان شخصیت‌های بهیادماندنی خلق کرد؟ چگونه باید شخصیت‌هایی نوشت که داستان را به نحو احسنت پیش ببرند؟

قبل از پاسخ به این سوال باید بگویم که شخصیت‌ها در داستان یا فیلمنامه چند دسته می‌باشند. ما در هر داستانی یک شخصیت محوری داریم که قهرمان داستان است. یک شخصیت ضدقهرمان و یک شخصیت مکمل داریم. همچنین یک سری شخصیت‌های فرعی که معمولا به صورت تیپ در داستان نوشته می‌شوند. موضوع بحث ما شخصیت محوری است. شخصیت محوری هم می‌تواند پروتاگونیست باشد و هم می‌توان آن را به صورت آنتاگونیست خلق نمود.

می‌توان از طریق پرداختن به ابعاد مختلف یک شخصیت را به‌گونه‌ای پرداخت که حتی در وسط داستان خود نویسنده هم از بعضی از عکس‌العمل‌های شخصیت جا به خورد و متعجب بشود. این کار را بعضی از نویسندگان انجام می‌دهند. شخصیت را پرورش می‌دهند و بعد در موقعیت‌های مختلفی آن را قرار می‌دهند، در نتیجه شخصیت آن‌گونه که پرورش یافته است عکس‌العمل نشان می‌دهد. اما برای پرورش شخصیت ما به چه ابعادی نیازمند هستیم؟ یک شخصیت را از چه ابعادی باید بررسی و پردازش کنیم؟

برای خلق شخصیت‌ های خوب و به‌یاد‌ماندنی خلق کنیم می‌توانیم از چهار بعد به پرورش کاراکتر بپردازیم.

بعد جسمانی، بعد روانی، بعد اجتماعی، بعد ایدئولوژیک.

با پرداختن به این چهار بعد و توصیف شخصیت در هر بعد می‌توانیم شخصیت‌ خود را برای داستان یا فیلم‌نامه خود بپرورانیم. هر بعد پازلی است که شخصیت ما را کامل و کامل‌تر می‌کند. در نتیجه باید هر بعد را در تناسب با دیگر ابعاد نوشت. برای مثال نمی‌توانیم برای کسی که در رشتۀ مهندسی تحصیل کرده است و جایگاه شغلی او به عنوان یک مهندس می‌باشد لباس او را به شکل یک رفتگر توصیف کنیم. مگر اینکه با داستان ما این مسئله در تناسب باشد.

۱) خلق شخصیت با بعد جسمانی

ما وقتی با اشخاص مختلف برخورد می‌کنیم، اولین چیزی که ما را جذب می‌کند و به ما دیدی از شخصیت فرد می‌دهد جسم و نحوۀ پوشش آن فرد است. چرا که ساختار ذهن ما قالبی است و به صورت قالبی به اشخاص نگاه می‌کنیم. حتی بخش مهمی از شناخت ما از خودمان به وضعیت بدن ما برمی‌گردد. بدن است که بعضی از خصوصیات مثل اعتماد به نفس را می‌تواند در ما افزایش دهد و یا ما را تبدیل به آدمی بدون اعتماد به نفس نماید. برای اینکه بتوانیم یک شخصیت قوی بنویسیم این بعد بسیار دارای اهمیت است. چرا که بدن جز عناصر اصلی شکل دهی به یک شخصیت می‌باشد. این بعد به وضعیت جسمانی فرد و ظاهر او برمی‌گردد.

برای نوشتن این بعد می‌توان سوالاتی مثل شخصیت مرد یا زن است؟ چند سال دارد؟ تیپ شخصیت چگونه است؟ چه رنگی را معمولا برای لباس‌هایش انتخاب می‌کند؟ چهرۀ شخصیت چه شکلی است؟ اندام شخصیت چگونه است؟ آیا ویژگی منحصر به فردی در چهره یا اندام شخصیت وجود دارد؟ آیا بیماری خاصی دارد؟ از چند سالگی دچار این بیماری شده است؟ آیا تیک خاصی در بدن او وجود دارد؟

بخش مهمی از کاراکترهای سینمایی به بدن شخصیت‌ها برمی‌گردد. برای مثال فیلم از کرخه تا راین مسئلۀ اصلی درمان جراحت‌های سعید است که به‌خاطر جنگ این جراحت‌ها در او به وجود آمده است. یا مجموعۀ فیلم‌های بتمن را نگاه کنید. نوع لباس و پوشش او از وجوه اصلی این شخصیت در کل داستان است.

برای اینکه بتوانید به این بعد بهتر بپردازید می‌توانید هر فیلمی را که دیدید از ظاهر شخصیت‌های اصلی یادداشت برداری کنید و آن را برای خودتان توصیف نمایید تا شما هم بتوانید مثل یک فیلمنامه‌نویس حرفه‌ای بعد از مدتی یک شخصیت حرفه‌ای را خلق کنید.

دقت داشته باشید که بدن را باید با کلماتی که حتی جزئیات را نشان می‌دهند توصیف کنید. نه با کلماتی که به صورت کلی و گذرا شخصیت را توصیف می‌کند آن را وصف کنید. هر چه جزئیات دقیق‌تری از شخصیت خود توصیف کنید و آن را بهتر بشناسید برای خلق داستان به شما کمک بیشتری می‌کند. حتی می‌توانید اگر به نقاشی تسلط دارید شخصیت خود را طراحی کنید.

۲) بعد روانی

این بعد روی دیگر بعد جسمانی است و به اندازۀ بعد جسمانی برای پروراندن شخصیت مهم می‌باشد. چرا که هر شخصیتی دارای مسائل روانی خاص خودش می‌باشد. برای شناخت بهتر ابعاد روانی شخصیت نیاز دارید که نظریه های موجود در حیطۀ روانشناسی را بخوانید. این بعد از گستردگی بسیار زیادی برخوردار است. اگر بخواهید موقعیت‌های سنجیده‌ای در دل داستان و روایتتان بیاورید خیلی مهم است که بعد روانی را به خوبی و از زوایای مختلف ساخته و پرداخته باشید.

سوالات بسیاری می‌توان برای این بعد مطرح نمود. برای مثال شخصیت محوری از چه چیزهایی می‌ترسد؟ چه چیزهایی او را به وحشت می‌اندازد؟ به چه چیزهایی علاقه‌مند است؟ از چه چیزهایی متنفر می‌باشد؟ نسبت به چه مسائلی خشمگین و عصبانی می‌شود؟ نحوۀ عصبانی شدن او چگونه است؟ صفت کلیدی او چیست؟ آیا مهربان است یا خیر؟ آیا اهمال کار است یا فردی بسیار با پشتکار و فعال است؟ آیا از بیماری روانی خاصی رنج می‌برد؟ نحوۀ مواجهۀ او با دردها و رنج‌هایش چگونه است؟ یا نحوۀ مواجهۀ او در جمع‌های مختلف چگونه است؟

هر چه بتوانید سوالات مختلفی را در این بعد روانی مطرح نمایید و بهتر شخصیت را در این مرحله بپرورانید همان‌طور که گفته شد بهتر می‌توانید در موقعیت‌های مختلف نقش و عملکرد شخصیت را بنویسید و کارتان در حین نوشتن فیلمنامه راحت‌تر است.

برای این مرحله هم می‌توانید با بررسی شخصیت‌های که بعد جسمانی آنها را نوشته‌اید بعد روانی آنها را در طی فیلم بررسی کنید و از آن یادداشت برداری نمایید.

۳) خلق شخصیت از راه بعد اجتماعی

شغل و منزلت اجتماعی افراد را تیپ و ظاهر و مسائل روانی هر فرد تاثیر به سزایی می‌گذارد. عوامل بسیاری بر  تعیین جایگاه اجتماعی موثر می‌باشند. مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار شغل و تحصیل و جایگاه خانوادۀ شخصیت می‌باشند. برای بهتر پروراندن این بعد ضروری است که با نظریات جامعه شناسی آشنایی داشته باشید.

با سوالات مختلفی می‌توانید این بعد را بپرورانید. سوالاتی مثل کاراکتر چه شغلی دارد؟ در چه رشته‌ای تحصیل کرده است؟ او تا چه مقطعی تحصیل کرده است؟ چه کارهایی تا کنون انجام داده است؟ در چه زمینه‌هایی توانمندی و مهارت دارد؟ پدر و مادر او که می‌باشند؟ در جامعه چه جایگاهی دارند؟ شخصیت فرزند چندم خانواده است؟ در گذشته وضع مالی فرد چگونه بوده است؟ در حال حاضر جز چه طبقه ای از اجتماع می‌باشد؟ و سوالات دیگری که خودتان می‌توانید با بررسی شخصیت‌های اطرافتان به آنها بپردازید به این سوالات اضافه نمایید.

۴) بعد ایدئولوژیک

این بعد در عملکرد شخصیت در موقعیت‌های مختلف نقش مهمی دارد. چرا که اندیشۀ فرد است که در انتخاب‌ها و اعمال او تسلط بسیاری دارد. به طور کلی چهار نظام باور داریم که براساس یکی از آنها عمل می‌کنیم. نظام باور دینی، اخلاقی، فلسفی، علمی. هر کدام باور مختص به خود را دارد و عملکرد مختص به خود را به دنبال دارد. به این بیندیشید که شخصیت مد نظر شما براساس کدام نظام باور می‌خواهد عمل کند؟ چه باورهایی دارد؟ چه هدفی دارد؟ غایت او چیست؟ آیا به معاد باور دارد؟ دین او چیست؟

همۀ این‌ها ابزارهای برای کمک به در خلق شخصیت های به یاد ماندنی است. ابعاد کاراکتر به ما یاری می‌دهند تا شخصیت پخته و به‌یادماندنی را خلق نماییم. 

ادامه دارد...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 + 1 =